دنباله‌ها ...

گاه گاهی؛ نوشتن از هر چیز...!

دنباله‌ها ...

گاه گاهی؛ نوشتن از هر چیز...!

شب شد...

شب شد و انگار باز تنهایی بر در می کوبد... 

گفته بودم می دانم شب می آید ولی نه اینقدر روشن! 

کاش روزها هم اینقدر روشن بود... 

و به او گفتم باز مرا باز مرا: خواهی خواند ؟ 

و او گفت: خواهد آمد خواهد آمد!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد