شب شد و انگار باز تنهایی بر در می کوبد...
گفته بودم می دانم شب می آید ولی نه اینقدر روشن!
کاش روزها هم اینقدر روشن بود...
و به او گفتم باز مرا باز مرا: خواهی خواند ؟
و او گفت: خواهد آمد خواهد آمد!