-
این زمستانهام را بگو...
شنبه 11 آذرماه سال 1391 21:22
این زمستانهام را بگو... پاییز دوباره رسید با همه نرمی و جزئیاتش... زیباترین فصله من... فصلی سراسر نسیم برای دله پروانهها...
-
یاد زیبای تو ...!
جمعه 12 اسفندماه سال 1390 01:45
... و انگار هنوز صدای آرام پای تو هر روز بلندتر از قبل به گوش میرسد … انگار این صدا بلندتر از من است و من در خلاای بیانتها انگار صدایی میشنوم! اینقدر دور! که نمیدانم چقدر دور و یا چقدر نزدیک مثل یک شهاب؛ قلبم سو سو میشود مثل یک شهاب؛ نمیدانم کجا میروم ولیمی دانم به زمین میرسم و زمین چقدر آرام بود در آن...
-
شب شد...
جمعه 21 مردادماه سال 1390 01:06
شب شد و انگار باز تنهایی بر در می کوبد... گفته بودم می دانم شب می آید ولی نه اینقدر روشن! کاش روزها هم اینقدر روشن بود... و به او گفتم باز مرا باز مرا: خواهی خواند ؟ و او گفت: خواهد آمد خواهد آمد!
-
تنها کمی...
جمعه 13 اسفندماه سال 1389 01:00
تنها... کمی دورتر نه دور کمی آنسوتر نه بیسو کمی بیدارتر نه خواب کمی تشنهتر نه سراب کمی خشکتر نه پیر کمی آهستهتر نه پیاده کمی دوانتر نه دونده کمی یشمتر نه جنگل کمی گویاتر نه فریاد کمی لختتر نه عریان کمی مدهوشتر نه دیوانه کمی نزدیکتر نه کویر کمی انسانتر نه آدم کمی ... کمی... کمی.. کمی. اسفند ۸۹
-
..صبح دوست دارم..
سهشنبه 10 اسفندماه سال 1389 01:05
بازهم شب شد ولی من صبح را دوست دارم انگار همین دیروز بود که متولد شدم... انگار همین امروز است که باید دوباره متولد شوم... شاید قفسها همه جا هستند... شاید دیگر عقابها بر سرقله نمینشینند تا دشت را ببینند... آخر بالی نیست برای بالا... اسفند ۸۹
-
وقتی که همه تاریکی است
یکشنبه 8 اسفندماه سال 1389 14:03
وقتی که همه اینروزها تاریکی است چگونه می توان نوشت از این همه روشنایی چگونه می توان راه رفت بدون نور... اسفند ۸۹
-
مورچهها از خدا گلایه میکنند...!!!
چهارشنبه 10 شهریورماه سال 1389 16:02
... و باز هم پائیز فصل رویایی من! انگار هنوز هم دبستان مرا میخواند؛ انگار هنوز هم کوچههای کاهگلی با آن سایههای نو شده، دوباره هوای قدمهای کودکی با کفشهای فقیرانه اما راحت مدرسه را دارند.. انگار هنوز احساس خنکای سایههای پائیزی جنوب در من زنده است و مرا با خود تا نسیم شبانه پائیزی میبرد.. انگار هنوز هم آسمان برای...
-
سلامی چندباره به دنیای وبلاگ نوبسی
چهارشنبه 10 شهریورماه سال 1389 13:57
با سلام به همه دوستان و تبریک "روز جهانی وبلاگ نویسی"!! ... راستشو بخواین من تا حالا چندتایی وبلاگ دیگه هم داشتم ولی متاسفانه به خاطر اینکه نتونستم خوب به روز شون کنم حتی اسم هاشونو بعضا به یاد نمی یارم خودم خیلی امید دارم توو این دور جدید وبلاگ نویسیم بتونم لااقل گاه گاهی به روز شم البته با کمک دوستان که...